آیه جونآیه جون، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

My dear niece

بی خوابی!!!!

1394/5/10 2:23
نویسنده : عمه سپیده
345 بازدید
اشتراک گذاری

آیه جونم سلام!خوبی؟؟بغل

اره میدونم دیر وقته!ولی شرط میبیندم که نه تو خوابی و نه گذاشتی مامانت بخوابه!شیطون کوچولوی من!

منم بی خوابی زده به سرم و گفتم چی از این بهتر که بشینم و برای تو بنویسم که انشاءالله وقتی خوندن و نوشتن یاد گرفتی اینا رو بخونی و بفهمی که نیومده من چقدررررررررر عاشقتم شدم!!

عزیز عمه امروز یه چیزی شنیدم که واقعا جای تشکر داره...خاله پریسا هر روز برای تو و مامانی و بابایی قران میخونه و برای شما هم ختم قرآن گرفته!میدونم که توهم خییییییییییییلیییییی از خاله ممنونی!منم همینطور!میخوام به خاله بگم دستتون درد نکنه!

امروز داشتیم درباره روش های تربیتی جناب عالی صحبت می کردیم!!چه مامان سخت گیری داری هااا!!قرار شد من رو عمه سپیده و سمیه رو عمه سمیه صدا کنی!پدرمامانت هم آقا جون و بابای منهم پدر جون!چطوره؟تو خوشت میاد؟؟بابات که راضی نبود...!!!

آیه جونم تو پاکی!خیلی بیشتر از همه ما پاکی.عزیزم برای هممون دعا کن!برای مامانت،دعا کن خدا بهشون صبر و تحمل بده چون واقعا سخته مادر شدن...

برای عمه سمیه ذعاکن تا امسال بتونه تو آزمون ورودی سمپاد قبول بشه و اینکه یه کوچولو به خدا نزدیک تر بشه...

برای خاله پریسا تا به هرجا که لیاقتشو داره برسه و روان شناس موفقی بشه...

و برای من هم دعا کن عزیزم...دعا کن بتونم خودم رو پیدا کنم و بتونم امسال رو که واقعا سال سخت و سرنوشت سازی برام هست رو به خوبی تموم کنم...برام دعا کن تا یه سمپادی موفق بشم و همینطور مایه افتخار کشور و مردمم...

عمه جون دیر وقته و اگه من نخوابم بیدار شدم دست خداست!!!شماهم بهتره بخوابی!انقد مامانو اذیت نکن!!

شبت پر از رویاهای شیرین و ستاره های روشن عزیزم!!!بوسمحبت

پسندها (3)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به My dear niece می باشد