آیه جونآیه جون، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

My dear niece

اولین پست من!

1394/10/15 23:37
نویسنده : عمه سپیده
1,194 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

عمه سمیه هستم

 من تصمیم گرفتم پس از مدت ها برای اولین بار در وبلاگ آیه جون پست بزارم.البته ببخشید،چون  اصلا دست به قلمم خوب نیستآرام

حالا می فهمم عمه ها چه حسی دارند،عمه بودن یه حس فوق العاده خوبه.

توی این چند وقت آیه خانوم کوچولو ما شروع به بزرگ شدن کرد و حالا فقط سه روز تا تولد چهار ماهگیش مونده، آیه خیلی زود بزرگ شد توی یه چشم به هم زدن.

روزای اول همش آروزو داشتم تا زودتر بزرگ شه تا بتونم باهاش بازی کنم،و حالا تقریبا به این آرزو رسیدم.

آخه چند وقتی یاد گرفته جغجغه هاش رو بادستش بگیره.

خلاصه دیدن لباسایی که براش کوچیک شدن به آدم یه حس پیر شدن میدهغمگین ولی بازم هر دفعه که میبینمش از ته دلم خدا رو شکر میکنم که این اجازه رو به من داده تا بتونم یه بار دیگه هم آیه خانوم خشگل عمه رو ببینم.

 

پسندها (3)

نظرات (1)

مهدیه
17 دی 94 1:18
به به علیک سلام سمیه خانوم! چه عجب از این ورا؟ اتفاقا خیلی هم خوب مینویسی! از این به بعد تو پست بذار! به سپیده میگیم گوش نمیده که! اووووووه اگه الان حس پیر شدن داری بیست-سی سال دیگه چی میگی!!! به نظر من باید عکسو عوض کنی بنویسی خوشحالی ینی داشتن آیه کوچولو خدا نگهش داره
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به My dear niece می باشد